داستان از مرحوم منوچهر احترامی
موضوعات متنوع
موضوعات متنوع

داستان از مرحوم منوچهر احترامی:

 

مارهاقورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند

قورباغه ها به لك لك ها شكایت كردند

لك لك ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند

لك لك ها گرسنه ماندند و شروع كردند به خوردن قورباغه ها

قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند

عده ای از آنها با لك لك ها كنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند

مارها باز گشتند و همپای لك لك ها شروع به خوردن قورباغه ها كردند

حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند كه برای خورده شدن به دنیا می آیند

تنها یك مشكل برای آنها حل نشده باقی مانده است

 

اینكه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان
 






تاریخ: شنبه 7 خرداد 1390برچسب:احترامی,قورباغه,داستان,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا: