موضوعات متنوع
موضوعات متنوع




تاریخ: پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:شهرداری,سوتی,گاف,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

دیدین صبحا که بیدار میشین
بعدش یه لحظه دوباره میخوابین
بیدار که میشی میبینی 30 دقیقه گذشته
حالا تابلو که 2 دقیقه بیشتر نخوابیدیا !
فکر میکنن ما خریم ... !!!




تاریخ: پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:میدونید؟,خواب,تابلو,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

از اينكه بعضيا نميان سمتت ناراحت نشو ايراد از تو نيست! مگس هيچوقت سمت گل نميره
هميشه ميره سمت عنى مث خودش":)))




تاریخ: پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:مگس,جوک,پیامک,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

                             




تاریخ: پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:خسته نباشی,سوتی,گاف,زن,ماشین,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

تقدیم به همه ی اونایی که این دم آخری به سراغ کتابهاشون رفتن

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در کتابان است

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

سر از درس و کتاب و جزوه ، نتواند

که درس ، دشوار و سنگین است.وگر از حال و روز درسشان پرسی

چنان تیری به قلبهاشان زنی در دم

که گویی مرگشان بسیار نزدیک است.کتاب ، کز جاکتاب کهنه می آید برون خاکی کند بر پا

و قطرش می دهد آزار دلهاشان

کتاب این است، زمان اندک ،پس دیگر چه داری چشم

بر پاسیدن و رفتن!!!؟

تو ای استاد دلبندم ! تو ای بگشاده با شش نمره صدها عقده و دردم

دروسم ناجوانمردانه سنگینند… آی

دمت گرم و سرت خوش باد.سلامم را تو پاسخ گوی ، نمره ده!منم من،

من آن دانشجوی بیچاره ی معلول، من آن لولی وش مغموم

منم من ، داغ PNU دیده ی رنجور

منم بدبخت دانشجوی این دانشگه ناجور

نه من شوتم* ، نه شاتوتم* ، فقط مشروطِ مشروطم

فدای نام تو ، قربان تو ، نمره بده نمره

من امشب تا سحر را درس می خوانم

و اینکه پاس کنم یا که بیافتم را نمی دانم.چه می گویند که بیگه شد،وقتی نیست و افتادن از آن توست

فریبم می دهند این دوستان بدتر از دشمن.هنوزم یادگار سیلی سنگین نمرات دو ترم پیش،

گوش هامان را دهد آزار

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

فضا دلگیر ، کتابها پیش روشان باز،

دریغ از خط و خالی روی کاغذ ها

سر ها در کتابان است.ملال از چهره هاشان سخت می بارد.زمان اندک و فرصت کم.امتحان بسیار نزدیک است.

شوت: آدم تعطیل . شاتوت: آدم سرخوش




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:کتاب,درس,شعرطنز,طنز,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

بچه ک بودیم یکی بهمون فش میداد میگفتیم آینه آینه،آینه ،هه برگشت به خودت.

تا این حد بچه های ساده ای بودیم ما.




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

آقو ما دیروز تو قبرستون بودیم دیدیم یه مراسم ختم واس یه بابایی گرفتن گفتیم مام شرکت کنیم ثواب داره…
همه نشسته بودیم ناراحت یهو خونوادهزن دوم مرحوم پیداشون شد!
آقو دوتا خونواده افتادن رو سر هم کتک و کتک کاری…مام رفتیم جداشون کنیم انقدمشت و لگد خورد تو پوزمون فکمون از 36جا شیکست!
آخرشم دو طرف از شدت ناراحتی اشتباهی مارو جای مرحوم دفن کردن! ها ها ها…
رفتیم اون دنیا موقع سوال جواب کردن هلشدیم

همو اول سر نام و نام خانوادگی گند زدیم مارو….. فرستادن شوفاژخونه جهنم!
اوجا فقط ما بودیم و هیتلر!…تا مارو دید گفت ساده یه دقیقه ای نامه اعمالمنو نگه دار بند کفشمو ببندم…
دقیقا همو موقع دوتا فرشته اومدن واس بررسی نامه اعمال!
هیچی دیگه جنگ جهانی افتاد گردن ما هیتلرم بهشتی شد!
ها ها ها…
الآن نیم ساعته دارن به خاطر قتل عام تو فرانسه عذابم میدن!:|



تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:آقوی همساده,همساده,خاطرات,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

خدایا، آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم (کورش بزرگ)




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:خدایا,مناجات,کوروش,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

شما دختر جوونا یادتون نمیاد…
.
.
.
.


.
.
.
.
.
ولی یه زمانى دخترا خواستگاراشونو رد میکردن!!



تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:نوستالژی,خاطرات,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

برای نمایش هرکدام در اندازه اصلی بر روی آن ها کلیک کنید!

 




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:شرح درمتن,بدون شرح,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

یه ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻋﺼﺎﺑﻤﻮﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ … ﺩﺭﮐﻤﻮﻥ ﮐﻨﻪ … ﮐﻨﺎﺭﻣﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺩﻟﻘﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ ﻭ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺸﯿﻢ … ﻣﺎ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺨﻮﺍﺑﻮﻧﯿﻢ ﺯﯾﺮ ﮔﻮﺷﺶ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻟﻮﺱ ﺑﺎﺯﯾﺎ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﺭﻩ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﺍﻋﺼﺎﺑﺶ ﺧﻮﺭﺩﻩ …. ﻭﺍﻻ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯾﺎ ﭼﯿﻪ!




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:گوش,اعصاب,مسخره,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

سه تا رفيق با هم ميرن رستوران ولي بدون يه قرون پول . هر کدومشون يه جايي ميشينن و يه دل سير غذا ميخورن و اولی ميره پاي صندوق و ميگه : ممنون غذاي خوبي بود اين بقيه پول مارو بدين بريم : صندوقدار : کدوم بقيه آقا ؟ شما که پولي پرداخت نکردي . ميگه يعني چي آقا خودت گفتي الان خورد ندارم بعد از صرف غذا بهتون ميدم . خلاصه  از اون اصرار از اين انکار که دومی پا ميشه و رو به صندوقدار ميگه : آقا راست ميگن ديگه ، منم شاهدم وقتي من ميزمو حساب کردم ايشون هم حضور داشتن و يادمه که بهش گفتين بقيه پولتونو بعدا ميدم . صندوقداره از کوره در رفت و گفت : شما چي ميگي آقا ، شما هم حساب نکردي ! بحث داشت بالا ميگرفت که ديدن سومی نشسته وسط سالن و هي ميزنه توي سرش . ملت جمع شدن دورش و گفتن چي شده ؟ گفت : با اين اوضاع حتما ميخواد بگه منم پول ندادم ..!
:)



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:رفیق,رستوران,غذا,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن




تاریخ: یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:پرچم ایران,تاریخ پرچم ایران,ایران,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن




ارسال توسط سعید میرزایی فدافن




تاریخ: یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:هزارپا,هزارپادانشجویی,گاف,سوتی دانشجویی,سوتی,
ارسال توسط سعید میرزایی فدافن

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 22 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا: